کد مطلب:34575
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:16
آيا زردشت با تقدس و تعظيم آتش به همان شكلي كه بوده، مخالف بوده است؟
خير، اگر روايات خود زردشتيان و مخصوصاً اوستاي موجود را ملاك قرار دهيم، زردشت با اين كار موافق بوده است.
آقاي دكتر معين ميگويد:
«آذر نام يكي از ايزدان مزديسناست. «آذر ايزد» (فرشتة آذر و يا ربالنوع آذر) در اوستا غالباً پسر اهورامزدا خوانده شده. (همچنانكه عيسي پسر خدا خوانده شده و قرآن سخت آن را مورد حمله قرار داده است.) از اين تعبير خواستهاند بزرگي مقام او را برسانند، چنانكه «سپندارمذ» فرشتة موكل زمين را نظر به سود آن، «دختر اهورامزدا» (همچنانكه اعراب جاهليت فرشتگان را دختران خدا ميناميدند و قرآن سخت بر آنها تاخته است.) ناميدهاند. در يسنا 25 بند 7 آمده است: آذر پسر اهورامزد را ميستاييم، تو را اي آذر مقدس و پسر اهورامزدا و سرور راستي، ما ميستاييم، همة اقسام آتش را ميستاييم. در بندهاي 46 ـ 50 از «زامياديشت»، «ايزد آذر» رقيب «آژي دهاك» (ضحاك) شمرده شده است كه از طرف «سپنت مئنيو» ضد ضحاك برانگيخته شده تا وي را از رسيدن به «فر» يعني فروغ سلطنت بازدارد.» (مزديسنا و ادب پارسي/ 276.)
از نظر تاريخي به هيچوجه نميتوان قرائتي به دست آورد كه زردشت مخالف تقديس و تعظيم آتش بوده است. در گاتاها كه از نظر اصالت و انتساب به شخص زردشت معتبرترين قسمتهاي اوستاست، سخن از نياز بردن به آتش هست. چيزي كه هست برخي مدعي هستند كه اعتقاد شخص زردشت با آنچه در بالا از يسناها و يشتها نقل كرديم تفاوت داشته است. جان ناس ميگويد:
«از تشريفات و آداب عبادات و اعمال مذهبي، از مذهب اصلي زردشت چيز مهمي باقي نمانده. همينقدر معلوم است كه زردشت رسوم و مناسك آريانهاي قديم را كه مبتني بر اعتقاد به سحر و جادو و بتپرستي بوده و رو به زوال ميرفته بكلي منسوخ فرموده است. تنها يك رسم و يك عبادت از زمان زردشت باقي مانده است و آن، چنانكه گفتهاند وي در هنگام انجام مراسم پرستش در محراب آتش مقدس به قتل رسيد و در هنگام عبادت جان سپرد. در يكي از سرودهاي گاتاها آمده است كه زردشت ميگويد: «هنگامي كه بر آذر مقدس نيازي تقديم ميكنم، خود را راست كردار و نيكوكار ميدانم». و در جاي ديگر آتش مقدس را عطية يزدان ميشمارد كه اهورامزدا آن را به آدميان كرامت فرموده. ولي بايد دانست كه زردشت خود آتش را نميپرستيده و آن عقيده كه پيشينيان و نياكان او دربارة اين عنصر مقدس داشتهاند، وي نداشته است و معتقدات او با آنچه بعدها آتشپرستان اخير عنوان كردهاند اختلاف دارد، بلكه او آتش را فقط يك رمز قدوسي و نشاني گرانبها از اهورامزدا ميدانسته است كه به وسيلة او به ماهيت و عصارة حقيقت علوي خداوند دانا پي ميتوان برد.» (تاريخ جامع اديان/ 309 و 310.)
آنچه مسلّم است اين است كه خواه آتش را تقديس ميكرده و يا نميكرده است و بر فرضِ تقديس به هر شكل و هر صورت بوده است، تعظيم و تقديس و تكريم و پرستش آتش بعد از زردشت سخت بالا گرفت و بزرگترين شعار زردشتيگري شناخته شد كه هنوز هم ادامه دارد. همانطور كه در ميان مسلمين مساجد و در ميان مسيحيان كليسا ساخته ميشود، در ميان زردشتيان آتشكدهها ساخته شد.
زردشتيان از يك طرف به پيروي از سنت قديمي، معمولاً هرجا سخن از تقديس و تعظيم آتش به ميان [مي]آمد كلمة «پرستش» و «عبادت» را به كار ميبردند و از طرف ديگر براي اينكه خود را از حملات مسلمين نجات دهند به جاي كلمة «پرستش» و «عبادت» از قبله قرار دادن آتش سخن به ميان آوردند. دقيقي شاعر زردشتي معروف ـ كه مقتداي فردوسي در سرودن شاهنامه است، يعني اول او به سرودن شاهنامه پرداخت و فردوسي راه او را تعقيب و تكميل كرد ـ رسماً طبق سنت معمول زردشتيان كلمة پرستش را به كار ميبرد.
مجموعه آثار شهيد مطهري ج14 ـ خدمات متقابل اسلام و ايران صفحه: 218
شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.